شهدا سال 62 -وصیتنامه شهید محمد کاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد کاري »
بسمالله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون ۱ همانا بازگشت هرکس بهسوی اوست. من بهعنوان یک فرد مسلمان و بهحکم وظیفه شرعی و الهی که داشتم، قدم در این راه نهادم. خداوند بزرگ را شکر میکنم که چنین سعادتی را نصیب من کرد، چنین رهبری را در جلوی راهم قرارداد، ذرهای نور ایمان را در من روشن نمود؛ تا خود و خدای خود را بشناسم. اکنونکه در میان شما نیستم و خداوند لیاقت شهادت را نصیب من کرده...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد کاري »
بسمالله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون ۱ همانا بازگشت هرکس بهسوی اوست. من بهعنوان یک فرد مسلمان و بهحکم وظیفه شرعی و الهی که داشتم، قدم در این راه نهادم. خداوند بزرگ را شکر میکنم که چنین سعادتی را نصیب من کرد، چنین رهبری را در جلوی راهم قرارداد، ذرهای نور ایمان را در من روشن نمود؛ تا خود و خدای خود را بشناسم. اکنونکه در میان شما نیستم و خداوند لیاقت شهادت را نصیب من کرده...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -بودن
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تو به هوای بودن، دل مرا شکستی دل غمین ما را، تو سینه دست بستی من که دگر نخواهم، در این جهان بمانم بس است زندگانی، بس است عمر و پستی...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
تو به هوای بودن، دل مرا شکستی دل غمین ما را، تو سینه دست بستی من که دگر نخواهم، در این جهان بمانم بس است زندگانی، بس است عمر و پستی...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -سوگند
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به غروب راستین به کویر خشک به هر آنچه هست و نیست به هر آنچه بود و هست به هر آنچه پایمال قدرت است به هر آنچه آشنای رقت است به آهوان، به همه دشتها به نوای بادها به فرار خاطرات خوب به ستیغ کوهها، به صفای درهها به امیدهای مرده در قلوب ما بخدا سوگند که برای آبیاری کویر که برای سبزی زمین خشک که برای زنده ماندن که برای خوب ماندن همه راهها باز است ما اگر بخود بجنبیم به طراوت نسیم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
به غروب راستین به کویر خشک به هر آنچه هست و نیست به هر آنچه بود و هست به هر آنچه پایمال قدرت است به هر آنچه آشنای رقت است به آهوان، به همه دشتها به نوای بادها به فرار خاطرات خوب به ستیغ کوهها، به صفای درهها به امیدهای مرده در قلوب ما بخدا سوگند که برای آبیاری کویر که برای سبزی زمین خشک که برای زنده ماندن که برای خوب ماندن همه راهها باز است ما اگر بخود بجنبیم به طراوت نسیم...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -غمگین
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
در شعلههای سرکش یک عشق بیدریغ بیمارگون زقافلهها دور ماندهام رنج و عذاب از غم فردا در این کویر وامانده از عبورم، بی نور ماندهام ((( همی با ناله غمگین برای خویش میخوانم که این بدمستی هستی زدست غیر میدانم سالها چون غنچه در خون جگر پیچیدهام تا در این گلزار چون گل یک زمان خندیدهام از سر هر خار صد زخم نمایان خوردهام تا که چون شبنم، رهشناس این چمن گردیدهام گریهام چون شمع ریزد بر رخ عریان خویش تا به هر کس میرسم انگار که چیزی من از...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
در شعلههای سرکش یک عشق بیدریغ بیمارگون زقافلهها دور ماندهام رنج و عذاب از غم فردا در این کویر وامانده از عبورم، بی نور ماندهام ((( همی با ناله غمگین برای خویش میخوانم که این بدمستی هستی زدست غیر میدانم سالها چون غنچه در خون جگر پیچیدهام تا در این گلزار چون گل یک زمان خندیدهام از سر هر خار صد زخم نمایان خوردهام تا که چون شبنم، رهشناس این چمن گردیدهام گریهام چون شمع ریزد بر رخ عریان خویش تا به هر کس میرسم انگار که چیزی من از...
شهدا سال 60 -نامه شهید محمد علی اشتیاقی به خانواده اش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد علي اشتياقي »
بسم الله الرحمن الرحیم و من یهاجر فی سبیل الله یجد فی الارض مراغماً کثیراً وسعه و من یخرج من بیته مهاجراً الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله و کان الله عفوراً رحیما. بنام خداوند بخشنده مهربان هر کس در راه خدا از وطن خویش هجرت کند (از آوارگی و غربت نیندیشد) در زمین پهناور خدا برای آسایش و گشایش امورش جایگاه بسیار خواهد یافت و هرگاه کسی از خانه خویش بیرون آید و در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد علي اشتياقي »
بسم الله الرحمن الرحیم و من یهاجر فی سبیل الله یجد فی الارض مراغماً کثیراً وسعه و من یخرج من بیته مهاجراً الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله و کان الله عفوراً رحیما. بنام خداوند بخشنده مهربان هر کس در راه خدا از وطن خویش هجرت کند (از آوارگی و غربت نیندیشد) در زمین پهناور خدا برای آسایش و گشایش امورش جایگاه بسیار خواهد یافت و هرگاه کسی از خانه خویش بیرون آید و در...
شهدا سال 59 -یادداشت شهید سید محمد محسن موسوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ » شهيد سيد محمد محسن موسوي »
بنام قرآن، آن معجزهای که از طرف الله به دست رسولی بزرگ و امین خلق سپرده شد و معجزهای که هر دقیقه آن، هر آیه آن، بعد از 1400 سال هنوز معجزه است. براستی چه معجزهای از این بالاتر، بارالها! خدایا! به من راهی را نشان بده و اگر نتوانستم ادامهاش دهم، راهی دیگری را به من نشان بده. خدایا! راهی که بتوانم به عنوان یک مسلمان در آن راه حرکت محمد(ص) و ابراهیم(ع) را بپویم و انتهایش...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ » شهيد سيد محمد محسن موسوي »
بنام قرآن، آن معجزهای که از طرف الله به دست رسولی بزرگ و امین خلق سپرده شد و معجزهای که هر دقیقه آن، هر آیه آن، بعد از 1400 سال هنوز معجزه است. براستی چه معجزهای از این بالاتر، بارالها! خدایا! به من راهی را نشان بده و اگر نتوانستم ادامهاش دهم، راهی دیگری را به من نشان بده. خدایا! راهی که بتوانم به عنوان یک مسلمان در آن راه حرکت محمد(ص) و ابراهیم(ع) را بپویم و انتهایش...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -آشنا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
ای آشنا ، ای آشنا بنگر مرا ، بنگر مرا با آنکه از غم خستهام با آنکه من پژمردهام از زندگی لیکن پشیمان نیستم ای آشنا ، بنگر مرا من دیگر اینک مردهام پژمردهام، افسردهام از هر کمان یک نوک پیکان خوردهام بی بال و پر بنشستهام از زندگی لیکن پشیمان نیستم بنگر مرا، ای آشنا ای همدم شبهای من ای طوطی شیوای من من گرگ باران دیدهام من مرد حرمان دیدهام بر تک خسی چسبیدهام از زندگی لیکن پشیمان نیستم از زنده ماندن خستهام از بندگی افسردهام در خویشتن گم گشتهام من خود نمی دانم اگر فریادهائی برزنم کس را...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
ای آشنا ، ای آشنا بنگر مرا ، بنگر مرا با آنکه از غم خستهام با آنکه من پژمردهام از زندگی لیکن پشیمان نیستم ای آشنا ، بنگر مرا من دیگر اینک مردهام پژمردهام، افسردهام از هر کمان یک نوک پیکان خوردهام بی بال و پر بنشستهام از زندگی لیکن پشیمان نیستم بنگر مرا، ای آشنا ای همدم شبهای من ای طوطی شیوای من من گرگ باران دیدهام من مرد حرمان دیدهام بر تک خسی چسبیدهام از زندگی لیکن پشیمان نیستم از زنده ماندن خستهام از بندگی افسردهام در خویشتن گم گشتهام من خود نمی دانم اگر فریادهائی برزنم کس را...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -ابوذر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
ابوذر مردی از صحرا چنان آرام بگذارد قدم بر تارک دنیا دلش آزرده از بیداد تنش فریاد و دل فریاد ابوذر مردی از صحرا ابوذر غیرتش دریا ابوذر تیغ بر قلب حکومتهای خون آشام قدم آرام می دارد ز راه رفته باز میگردد و راهی تازه مییابد ابوذر مرد حق تنها بدون ترس از خواری در این دنیا علم بنشاند بر ضد ستم بر صفحه ننگین هر تاریخ ابوذر تشنهای جاوید از دریای غیرتها قدم برداشت از غفار تا کعبه وخود را میرساند با محمد(ص) یار میگردد ابوذر این وجود پاک و غیرتمند ابوذر تک...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
ابوذر مردی از صحرا چنان آرام بگذارد قدم بر تارک دنیا دلش آزرده از بیداد تنش فریاد و دل فریاد ابوذر مردی از صحرا ابوذر غیرتش دریا ابوذر تیغ بر قلب حکومتهای خون آشام قدم آرام می دارد ز راه رفته باز میگردد و راهی تازه مییابد ابوذر مرد حق تنها بدون ترس از خواری در این دنیا علم بنشاند بر ضد ستم بر صفحه ننگین هر تاریخ ابوذر تشنهای جاوید از دریای غیرتها قدم برداشت از غفار تا کعبه وخود را میرساند با محمد(ص) یار میگردد ابوذر این وجود پاک و غیرتمند ابوذر تک...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -ایمان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
من از سرچشمهای خواهم سخن گویم که هر کس نوشد از آب زلال آن برای تا ابد جاوید خواهد ماند و با فر و جلال آن ((( اگر این گل درون بوستان هر تنی روید اگر این گل درون هر چمن باشد اگر باد خزان نتواند این گل را به روی سبزههای هر دمن پاشد ((( من از سیارهای خواهم سخن گویم که هر کس پا بدان بگذاشت قدم در دامن هستی همیشه جاودان بگذاشت ((( من امشب از تن هستی صفای جاودان آرم و با ابر جهان پیمای این بودن به روی هر کویر خشک...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
من از سرچشمهای خواهم سخن گویم که هر کس نوشد از آب زلال آن برای تا ابد جاوید خواهد ماند و با فر و جلال آن ((( اگر این گل درون بوستان هر تنی روید اگر این گل درون هر چمن باشد اگر باد خزان نتواند این گل را به روی سبزههای هر دمن پاشد ((( من از سیارهای خواهم سخن گویم که هر کس پا بدان بگذاشت قدم در دامن هستی همیشه جاودان بگذاشت ((( من امشب از تن هستی صفای جاودان آرم و با ابر جهان پیمای این بودن به روی هر کویر خشک...
شهدا سال 61 -دفترچه شعر شهید مجید محمدزاده -تابوت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
امشب چرا قصه من طول میکشد؟ شاید امید مرده ما زنده میشود شاید زمانه بخواهد کمک کند ما را شاید که دوست سر و سِرّ یاوری دارد ما دست بستگان زمان ما خادمان خسته ز جان بر ریگزار هستی خود گام مینهیم با هر امید از بودن خود شادیم و دگر باره ناامید ای ابر پاره ریز بر دشت بیکران باران رحمتی بیار بر این پیر پیکران...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد مجيد محمدزاده »
امشب چرا قصه من طول میکشد؟ شاید امید مرده ما زنده میشود شاید زمانه بخواهد کمک کند ما را شاید که دوست سر و سِرّ یاوری دارد ما دست بستگان زمان ما خادمان خسته ز جان بر ریگزار هستی خود گام مینهیم با هر امید از بودن خود شادیم و دگر باره ناامید ای ابر پاره ریز بر دشت بیکران باران رحمتی بیار بر این پیر پیکران...
قبلي 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97
98
99 100 101 102 103 بعدي